آقای مدیری یا تکلیفت را با مردم مشخص کن یا …

«مدیری حواسش نیست و دارد با آبروی خودش بازی می‌کند. حالا هم می‌گویم مدیری به جای شکایت از رسانه‌ای که صرفا کارش را انجام داده، اگر از این ماجرا جان سالم به در برد، بهتر است که یا خودش را بازنشسته کند یا تکلیفش را با مردم مشخص کند. در این پرونده تکلیف مردم با آن یکی مجری احساساتی روشن است و کسی از او انتظار خاصی ندارد. اما مهران مدیری باید مراقب باشد مبادا که قربانی بازی‌های سیاسی و اقتصادی شود. او باید بپذیرد که اشتباه کرده و صادقانه این ماجرا را برای مردم توضیح دهد.»

احمد طالبی نژاد منتقد و کاشناس سینما در روزنامه اعتماد نوشت: «در نگاه اول می‌شود حدس زد که مطرح شدن نام دو چهره تلویزیونی معروف در ماجرای ثامن‌الحجج به این خاطر است که دانه‌درشت‌های پرونده اختلاس این موسسه فرصتی برای فرار یا مخفی کردن اسناد و مدارک داشته باشند. احتمالا نام این دو نفر مطرح شده تا سپر بلا برای دیگرانی شوند که در این ماجرا دست داشته‌اند.

نکته بعدی در این مورد این است که در واقع این دو چهره و موسسه ثامن‌الحجج، اولین مواردی نیستند که درباره‌شان می‌شنویم و خبرهای تلخی در مورد ایشان را می‌خوانیم.

در این زمانه و به تعبیر بسیاری برنامه ها و شوهای تلویزیونی  مسابقه ها به کازینو تبدیل شده اند.برنامه هایی که به اسم تبلیغات ، اسپانسر ،حمایت و … پول هایی را از موسسات دریافت میکنند.اما واقعیت این است که در این پرونده مهران مدیری از مجری دیگر که نام او هم بر سر زبان ها افتاده وضعیت غریب تری دارد.

مهران مدیری مجری قدیمی و درجه یک است که سابقه ای طولانی در نقد نابسامانی های اقتصادی ، اخلاقی ، سوءاستفاده های سیاسی و … برنامه های زیادی ساخته و حرف های بسیاری زده است.ولی حالا ناگهان دست خودش رو شده که او نیز آلوده این ماجرا است.این موضوع که دریافت این مبالغ برای مدیری با عنوان “هبه” یا “وام بدون بازگشت” است ،درست  ، اما پذیرش چنین باج هایی از شخصی که عمری به مبارزه لفظی با چنین اموری میپرداخت جای سوال است!

چون اخیرا قسمت بسیار جذابی از برنامه «دورهمی» درباره اختلاس در فضای مجازی منتشر شده و این سوال را پیش می‌آورد که مدیری که بی‌اغراق هیچ چهره‌ای پس از انقلاب مانند او نتوانسته در حوزه طنز و نمایش موفق باشد و وجهه‌ای ملی پیدا کرده، چطور حاضر شده که این مبالغ هنگفت را بپذیرد؟

بنده در خلاقیت مهران مدیری تردیدی ندارم اما نمیدانم این به اصلاح برخی چرک کف دست چیست که تا این حد میتواند شخصیت یک نفر را دگرگون سازد.حالا هم که موضوع برملا شده، به‌ جای پذیرش اشتباه اش از مطبوعات شکایت کند. می‌توان از مهران مدیری پرسید که چرا وقتی رسانه‌ها حمایتت می‌کردند، درباره کارهایت نقد می‌نوشتند و مصاحبه می‌کردند، مشکلی با آنها نداشتی؟ اما به محض این که کوچک‌ترین ضعف اخلاقی‌ات را برملا کرده‌اند، خائن می‌شوند یا خلافکار و قصد داری از آنها شکایت کنی؟

دو سال قبل بود که نوشته ای با عنوان «آبروی از دست رفته مهران مدیری»  را منتشر کردم و موضوع آن در مورد حضوری مدیری در مکان هایی بود که شان و شخصیت او را زیر سوال میبرد و در آن نوشتم که مدیری حواسش به آبروی خودش نیست و دارد با آبروی خودش بازی میکند.حالا هم در مورد وام بدون بازگشتی که دریافت کرده مینویسم و میگویم بهتر است یا خودش را بازنشسته کند و یا تکلیفش را با مردم مشخص کند.در اینمیان تکلیف مجری احساستی که مشخص است.اما مهران مدیری باید مراقب باد که بازیچه موج ها و بازی های سیاسی اقتصادی نشود.او باید این موضوع را که اشتبا کرده را بپذیرد و از مردم عذر خواهی کند.

این اتهام می‌تواند هویت مدیری را زیر سوال ببرد و بنابراین چه اشکالی دارد که اگر اشتباهی شده، از عذرخواهی کند؟ چهره‌های سرشناس هم مانند هر انسان دیگری می‌توانند اشتباه کنند و عذرخواهی از مردم، بهتر از دست رفتن اعتبار و آبرویی است که همه این سال‌ها با زحمت به دست آورده است. اتهام زدن به مطبوعات هم روش خوبی نیست و به نتیجه هم نمی‌رسد. این چهره‌ها هم باید بدانند که مطبوعات ما دوران دشواری را می‌گذرانند؛ با یک دستور چند کلمه‌ای بنیاد یک نشریه می‌تواند بر باد برود. از نظر اقتصادی هم که شرایط برای مطبوعات و رسانه‌ها دشوار است، از بحران کمبود کاغذ و گرانی گرفته تا رقابت رسانه‌های مجازی. نمی‌شود چهره‌ها به وقت خوشی از رسالت مطبوعات تعریف کنند و وقتی که دو کلمه درباره کژی‌ها و کاستی‌های آنها نوشته شد، مطبوعات را متهم کنند. آنها باید بدانند که مطبوعات آلت دست نیستند. این چهره‌ها باید بدانند که متاسفانه الگوی مردم هستند و بنابراین باید مراقب پیشنهادهای این‌چنینی باشند و در مقابل پول وسوسه نشوند.»

0 پاسخ

پاسخ دهید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *