اخبار اقتصادی
اخبار ورزشی
شایعه تا واقعیت
آشپزی
پسر اسید پاش با دیه بخشیده شد
عصر 21 تیر ماه سال 96، 2 پسر جوان که دایی و خواهرزاده هستند در حوالی محله استاد معین در جریان یک دوئل عشقی با پاشیدن اسید بر روی دو جوان هر دو را مصدوم کردند. این اقدامشان منجر به این شد که یکی از قربانیان اسید پاشی بینایی یکی از چشمان خود را از دست بدهد.
پرونده تشکیل شد و پس از 16 روز متهمین شناسایی و بازداشت شدند و به جرائم خود اعتراف کردند.
قربانیهای اسید پاشی گفتهاند که متهمین را تا روز حادثه ندیده بودیم و به خاطر این که از دختری که باهاش آشنایی داشتیم به نام شیوا شنیده بودیم که پسر هم دانشگاهیش برایش مزاحمت ایجاد میکند به محل حادثه رفته و فکر نمیکردیم قربانی اسید پاشی شویم.
برای آخرین دفاع چند روز متهمان به دادسرای جنایی منتقل شدند.
محمد، یکی از متهمان:
من دانشجوی رشته تربیت بدنی هستم و با خواهر زادهام در یکی از مراکز فروش مواد خوراکی در فرودگاه مهرآباد کار میکنم.
مدتی در کشتی کار میکردم و قرار بود به تیم ملی دعوت شوم ولی به دلایلی نشد. یک سال پیش با شیوا که هم دانشگاهیم بود دوست شدم ولی پس از مدتی از هم جدا شدیم. او خواست یکدیگر را برای بار آخر ملاقات کنیم و ما هم به محل قرار رفتیم.
روز حادثه برای خواهرم مواد شوینده خریدم تا خانهی جدیدش در دهکده المپیک را تمیز کند.
هنگامی که به محل قرار رفتم به جای شیوا سه مرد که چاقو، تسمه و اسپری اشکآور داشتند در آنجا بودند. میگفتند که چرا مزاحم شیوا شدهایم و هر چه میگفتیم که اشتباه میکنند فایدهای نداشت.
خواهر زادهام برای اینکه بتوانیم از دستشان نجات پیدا کنیم به سمت خودرو رفت و یکی از بطریهای مواد شوینده را برداشت و به سمتشان پاشید و فرار کردیم. فکر نمیکردیم که موجب نابینایی فردی شویم.
علی، عامل اسید پاشی:
دانشجوی حسابداری هستم و چند بار باعث آشتی داییام با شیوا شدم اما در آخر از هم جدا شدند. روزی که به محل قرار رفتیم برای ترساندن مردانی که به جای وی آمده بودند یکی از بطریهای مواد شوینده را برداشتم و روی آنها پاشیدم و فکر نمیکردم موجب مصدومیت 2 نفر از آنها شود. دستهای خودم هم در این حادثه سوخت.
پدر علی با فروختن خانه و زندگی خود پول دیه قربانی را جور کرده و توانست رضایت پسر و داییاش را بگیرد.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.