البته به هیچ وجه انتظار نمیرود که مشکلات ایران و امریکا با یک ذاکره قابل حل باشد .بویژه آنکه گروه ها افراط گرا در دولت آمریکا همواره از ضرورت خلع سلاح اتمی ایران، عقب نشینی آن از سوریه و توقف حضورش در عراق، یمن و لبنان استفاده می کنند.

اما به عنوان یک عرب باید در مورد این مسائل بررسی جی نماییم تا در صورت چنین توافقی غافلگیر نشویم.

اشتباه ما اعراب این بود که تمام تخم مرغ هایمان را یک سبد و آن هم سبد اسرائیل و امریکا گذاشتیم.این را نباید فراموش کنیم که ترامپ یک تاجر است و در معاملات طرف معامله ای است که سود بیشتری دارد و برای او فرقی ندارد که کدام طرف است ; تهران، پیونگ یانگ یا دولتهای عربی خلیج فارس.

ترامپ از اغلب اعراب باج گیری کرده و در نتیجه آنها به معاملات بسیاری دست یافته است.بعلاوه، اشاره او به خروج آمریکا از سوریه و سوء استفاده از اختلاف بین دولتهای عرب با قطر، مثال خوبی برای اخاذی او از عربهاست. آمریکا و برخی دولتهای اروپایی حتی در برخی موارد از هر دو طرف بحران باج گرفته اند تا به اصطلاح اختلافات بین دولتهای عربی را حل کنند.

من اگر بجای دولت های عربی بودم ، از ابتدای ورودش به صحنه سیاست درس عبرت میگرفتم.در عرصه سیاست باید عاقلانه تصمیم گرفت و نه احساسی.باید بفکر منافعمان باشیم و نه علائق شخصیمان.

آمریکا دولت جهان سومی نیست و تصمیم در آن تنها با رئیس جمهور یا یک موسسه بخصوص نیست؛ بلکه تصمیم گیرنده در آن، یک مجموعه است که منافع ایالات متحده برای آن اولویت دارد؛ مجموعه ای که از مدتی پیش تصمیم به کنترل رفتارهای جنگ طلبانه ترامپ گرفته است تا مبادا منافع کشور از این طریق به خطر بیفتد.

ایا دولتمردان عربی از خود میپرسند که اگر ایران و امریکا به توافق برسند چه بر سر آنها میاید؟